قسمت قبلی را خوندین ؟
هو هنوز پنیری پیدا نکرده بود، اما همچنان که در مارپیچ می دوید، درباره آنچه تا آن لحظه یاد گرفته بود، فکر می کرد.
حالا می دانست که باورهای جدید او، رفتارهای جدیدی را به همراه داشت. حالا نسبت به وقتی که هر روز به ایستگاه بدون پنبر بازمی گشت، کاملا متفاوت عمل می کرد.
او می دانست زمانی که باورهایت را عوض می کنی، اعمالت را هم تغییر می دهی.
می توانی باور داشته باشی که تغییر به ضرر توست و در برابر آن مقاومت کنی؛ یا می توانی باور کنی که پیدا کردن پنیر تازه به نفع توست و با این عقیده، تغییر را در آغوش بگیری. اینها همه به این بستگی دارد که به چه چیزی باور داشته باشی.
روی دیوار نوشت :
وقتی ببینی که می توانی پنیر تازه ای پیدا کنی و از آن لذت ببری، راهت را تغییر می دهی.
وقتی که به سمت هدفمون حرکت میکنیم و وارد مسیر جدیدی میشیم، قبل رسیدن به هدفمون کلی تجربیات خوب، ارزشمند و مفید به دست میاریم، کلی بزرگتر میشیم، کلی رشد میکنیم؛ که این دستاوردها به اندازه خود اون هدف و حتی بیشتر از اون ارزشمند هستند چون ما با اون تجربیات و دستاوردها، به آدمی تبدیل شدیم که میتونه به هر چیزی که میخواد برسه. باورهایی در ما ایجاد شده که رفتارمون را تغییر داده و بهتر و بزرگتر شدیم. در واقع هر زمانی که ما بخوایم خودمون را تغییر بدیم باید از باورهامون شروع کنیم. اول باید ذهنمون را، باورهامون را تغییر بدیم تا خودمون و رفتارمون تغییر کنه.
مثلا اگر ما باور داشته باشیم که هر اتفاقی به نفع ماست، دیگه نگران نیستیم و البته که اون اتفاق واقعا هم به نفع ما میشه. اما اگر باورمون این باشه که این اتفاق به ضرر ماست و مسائل زیادی را برامون پیش میاره، اول از همه کلی نگران میشیم و استرس میگیریم و در نهایت واقعا اون اتفاقات مسائلی را برامون پیش میاره. همه چی به ما و فکر ما بستگی داره. پس بهتره که پذیرای اتفاقات و تغییرات باشیم و حتی با دست خودمون تغییرات را ایجاد کنیم.
هر روزتون قشنگ و پر از تغییرات خووووب
ادامه دارد ...
با هم کتاب بخونیم
نیکو لینک
سبک زندگی نیکولند یعنی کنار هم حس خوب، آرامش، انرژی مثبت، شادی، عشق و مهربونی را گسترش بدیم و به هم کمک کنیم که از چیزهای کوچیک زندگی لذت ببریم و دنیا را به جای بهتری برای زندگی تبدیل کنیم.
عکس | تعداد | عنوان محصول | حذف |
---|
نظرات
تعداد نظرات: 0