logo
سوالات پیش از خرید نیکولند
سوالات پرتکرار

سلام به روی ماهت 🥰

جواب سوالات رو میتونی اینجا پیدا کنی 🌹

اگر نبود میتونی بهمون زنگ بزنی، خوشحال میشیم صدای زیبات رو بشنویم 😍

کالاهای موردنظرت رو به سبدخریدت اضافه کن، شماره موبایلت رو وارد کن، نوع ارسالت رو انتخاب کن، آدرست رو وارد کن، نحوه پرداختت رو انتخاب کن، بعد از تکمیل خرید و پرداخت، ازطرف سایت نیکولند برات پیامک ثبت سفارش میاد.

هزینه ارسال با پست پیشتاز به سراسر ایران 24000 تومان

هزینه ارسال با پیک فقط مخصوص تهران 36000 تومان

اگر پست رو انتخاب کردی، دو تا شش روزکاری بعد از ثبت سفارش بسته به دستت میرسه.

و اگر پیک رو انتخاب کردی، در زمان انتخابی خودت بسته به دستت میرسه.

جواب سوالتو پیدا نکردی ؟

بهمون زنگ بزن

44167250 - 021

magnifier
Loading...

کتاب ماه نیکو - چه کسی پنیر مرا جا به جا کرد - روز دوازدهم

سه شنبه ۲۴ بهمن ۱۳۹۶ ساعت ۰۰:۴۳:۲۶
 کتاب ماه نیکو - چه کسی پنیر مرا جا به جا کرد - روز دوازدهم

 

 

قسمت قبلی را خواندین ؟

 

خلاصه داستان :

بعد از مدتی گشتن و پیدا نکردن پنیر، سرانجام به ایستگاه پنیر بزرگی رسید و خیلی خوشحال شد، اما وقتی با ایستگاه خالی مواجه شد به شدت مایوس شد. با خودش فکر کرد : "این حس پوچی و ناامیدی بارها به من دست داده است." احساس می کرد ترجیح میدهد تسلیم شود.

هو کم کم  داشت قدرت جسمی اش را از دست می داد و می ترسید که نابود شود. در آن لحظه داشت به برگشتن به ایستگاه پنیر "پ" فکر می کرد. حداقل اگر برمی گشت و هم هنوز آنجا بود، دیگر تنها نبود. بعد دوباره آن سوال را از خودش پرسید : " اگر نمی ترسیدم، چه می کردم ؟ "

هو فکر می کرد بر ترسش غلبه کرده، اما بیشتر از آنچه دوست داشت پیش خودش اعتراف کند، می ترسید. او مطمئن نبود از چه چیزی می ترسد، اما در این اوضاع که ضعیف و بی حال بود، می دانست که فقط از تنها ادامه دادن راه وحشت دارد. خود هو نمی دانست، امابه عقب کشیده شدنش به دلیل این بود که هنوز باورهای ترسناکش بر شانه اش سنگینی می کردند.

 

تفکر در داستان :

وقتی که به وسط های راه می رسیم و هنوز نتایجی که می خواستیم را بدست نیاوردیم، ناامید می شویم، احساس ترس سراغ ما میاد و فکر می کنیم که داریم نابود می شویم. دوست داریم به حالت قبلی برگردیم چون اونجا حداقل تنها نبودیم و یا اینکه بیشتر با اون شرایط راحت بودیم. اما  همه اینها ترس های بیهوده هستند که ما را از حرکت باز می دارند.

بعضی وقت ها هم می ترسیم ولی نمی دونیم از چی می ترسیم و یا اینکه اون موضوعی که ازش می ترسیم دلیل دیگه ای داره. واقعیت اینه که دلیل بیشتر ترس هایمان و دلیل اینکه دوست داریم به حالت قبلی که بودیم بر گردیم این هستش که ما یک سری افکار و باورهایی داریم که مانع حرکت رو به جلو ما می شوند. باید آنها را پیدا کنیم و تغییرشان بدهیم تا سرعت و قدرت حرکتمان بیشتر بشود.

شما چه افکار و باورهایی دارید که مانع حرکت شما می شوند ؟

 

heartبا هم کتاب بخونیم heart

کتاب چه کسی پنیر مرا جا به جا کرد از اسپنسر جانسون در مورد تغییرات زندگی و نحوه برخورد با تغییرات

نظرات chat تعداد:صفر عدد


نیکولندی جان با ثبت نظر میتونی امتیاز دریافت کنی

Loading...
نمایش بیشتر
Some text some message..
عکستعدادعنوان محصولحذف
نهایی کردن بستن سبد
قیمت کل:تومان هزینه ارسال:35000 تومان